با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم ام ا تو رو تنها نمی ذاشتم
دارم از تو می نویسم که نگی دوست ندارم
از تو که با یه نگاهت ، زيررو شد روزگارم
دارم از تو مي نويسم
من تمو م قصه هام قصه ي توست
اگه غمگينه ، اون از غصه ي توست
هي مي خواستم كه بگم ، كه بدوني حالمو
اما ترس و دلهره ، خط ميزد خيالمو
دارم از تو مي نويسم
توي گفتن ونگفتن ، از چه روزهايي گذشتم
اينقدررفتم ورفتم ،اينقدررفتم ورفتم كه هنوزم برنگشتم
هر چي شعرعاشقونه ست ، من براي تو نوشتم
تو جهنم سوختم اما مي نوشتم تو بهشتم
دارم از تو مي نويسم
نظرات شما عزیزان: